معارف قرآن 3-1: خداشناسی، کیهان شناسی، انسان شناسی
نویسنده:
محمدتقی مصباح یزدی
امتیاز دهید
معارف قرآن مجموعه کتابهایی است که در آن، حضرت استاد به دستهبندی موضوعی آیات قرآن کریم پرداختهاند که این مجموعه از جمله آثار ابتکاری و بدیع ایشان محسوب میشود.حضرت استاد در آغاز ضمن تأکید بر لزوم گنجاندن درس تفسیر در مجموعه دروس اصلى حوزه علمیه، از مرحوم علامه طباطبایى، در مقام پیشگام و پرچمدار تدریس و نگارش تفسیر در حوزه تقدیر میکنند و ارائه یک دوره کامل تفسیر را به منزله متن درسى، نامیسر میشمارند و همچنین انتخاب بخش هایى از تفسیر قرآن را نیز ناکافى و غیرمفید مى دانند، و دسته بندى موضوعى آیات را تنها راه ممکن و مفید مى بینند. البته این دسته بندى میباید با نظم منطقى و بیانى موجز و متناسب با کتاب درسى عرضه گردد.
در زمینه دستهبندى موضوعى آیات قرآن کریم نیز استاد طرحى بدیع و ابتکارى را پیشنهاد مىکنند که در قیاس با طرحهاى سابق که آیات را بر محور «عقاید، احکام و اخلاق» یا بر محور «انسان و ابعاد وجودى او» دستهبندى میکردند، امتیازات چشمگیرى دارد. در این طرح، موضوعات آیات مورد بحث، بر محور «اللّه» که هستىبخش همه کائنات است، دستهبندى شده، و با الهام از آیه شریفه أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا...، بحث از نقطه معینى آغاز مىگردد و پس از تکمیل آن در هر مرحله، به ترتیب به مراحل پایین تر ـ که در طول یکدیگرند ـ مىرسد، و در نتیجه ارتباط منطقى میانِ هر مبحث با مبحث قبل برقرار مىشود. بر این اساس موضوعات مورد بحث در دروس تفسیر موضوعى حضرت استاد به ترتیب ذیل است:
1. خداشناسى: این بخش با بحث در زمینه شناخت خداوند آغاز مى شود و به بحث درباره کلیات و تفاصیل افعال الهى خاتمه مییابد.
2. جهانشناسى: خلقت جهان هستى، یکى از افعال الهى است و از این جهت مباحث این بخش با بخش قبلى ارتباط مىیابد، و به اینجا مىرسد که خلقت همه پدیدههاى جهان، مقدم بر خلقت «انسان» به منزله شریفترین مخلوق خداوند بوده است.
3. انسانشناسى: در این بخش اثبات مىشود که انسان موجودى تکبعدى نبوده، زندگى او در دنیا مقدمه زندگى اخروى است، و او در این سیر نیازمند راه و طریق وصول به کمال و جاودانگى است.
4. راهشناسى: در این بخش، سخن بر سر شناخت راه درست وصول به سعادت آدمى است. این موضوع به مباحث رسالت و نبوت و امامت تسرى مىیابد و به این ترتیب با بخش بعدى مرتبط مىشود.
5. راهنماشناسى: صفات و ویژگىهاى راهنمایان طریق هدایت و چگونگى هدایت آنان موضوع این مبحث است. حلقه اتصال این مبحث با مباحث بخش بعد، طرح بحث کتب آسمانى پیشین است که به قرآن شناسى مىانجامد.
6. قرآنشناسى: این بخش قرآن را از زبان خود قرآن معرفى مىکند و از آنجا که در این بخش از تزکیه و تعلیم، به منزله هدف قرآن سخن به میان آمده، زمینه بحث تزکیه و انسانسازى قرآن فراهم مىآید.
7. اخلاق یا انسانسازى قرآن: در این مقام دیدگاههاى اخلاقى قرآن تبیین مىگردد و ثابت مىشود که عبادت و بندگىِ خدا، تنها اکسیر انسانسازى است.
8. برنامه هاى عبادى قرآن: در این بحث به برنامههای عبادی قرآن اعم از برنامه هاى فردى و اجتماعى اشاره میشود.
9. احکام فردى قرآن
10. احکام اجتماعى قرآن: در مقدمه این بخش، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار مىگیرد.
بنابراین، معارف قرآن از نقطه آغاز هستى شروع مىشود و به ترتیب مراحل خلق و تدبیر را با حفظ محوریت «اللّه» برمىرسد، و سرانجام با بیان ویژگىهاى جامعه آرمانى انسان ختم مىگردد.
نظر به اهمیت محتوایى و غناى درسى این مجموعه، سه بخش نخست آن به قلم آقاى محمد عبدالمنعم الخاقانى به عربى ترجمه شده است که ناشران ترجمه عربى این کتاب، انتشارات دارالهادى قم و دارالاسلامیة لبنان، آن را بارها به چاپ رسانده اند.
همچنین، ترجمه انگلیسى بخش نخست این مجموعه، یعنی خداشناسى با عنوان The Learnings of the Glorious Quran (تعلیمات قرآن کریم) توسط آقاى م. ج. خلیلى صورت گرفته و در سال 1994 میلادى به کوشش سازمان تبلیغات اسلامى چاپ و منتشر گردیده است. در ضمن ترجمه اردوی بخش «انسانشناسی» توسط حجتالاسلام والمسلمین سید ولیالحسن رضوی در حال انجام است.
گفتنی است سه بخش نخست مجموعه معارف قرآن، یعنی «خداشناسی»، «کیهانشناسی» و «انسانشناسی»، و بخش هفتم، یعنی «اخلاق در قرآن» در مجموعهآثار حضرت استاد با عنوان «مشکات» نیز به چاپ رسیده است.
بیشتر
در زمینه دستهبندى موضوعى آیات قرآن کریم نیز استاد طرحى بدیع و ابتکارى را پیشنهاد مىکنند که در قیاس با طرحهاى سابق که آیات را بر محور «عقاید، احکام و اخلاق» یا بر محور «انسان و ابعاد وجودى او» دستهبندى میکردند، امتیازات چشمگیرى دارد. در این طرح، موضوعات آیات مورد بحث، بر محور «اللّه» که هستىبخش همه کائنات است، دستهبندى شده، و با الهام از آیه شریفه أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا...، بحث از نقطه معینى آغاز مىگردد و پس از تکمیل آن در هر مرحله، به ترتیب به مراحل پایین تر ـ که در طول یکدیگرند ـ مىرسد، و در نتیجه ارتباط منطقى میانِ هر مبحث با مبحث قبل برقرار مىشود. بر این اساس موضوعات مورد بحث در دروس تفسیر موضوعى حضرت استاد به ترتیب ذیل است:
1. خداشناسى: این بخش با بحث در زمینه شناخت خداوند آغاز مى شود و به بحث درباره کلیات و تفاصیل افعال الهى خاتمه مییابد.
2. جهانشناسى: خلقت جهان هستى، یکى از افعال الهى است و از این جهت مباحث این بخش با بخش قبلى ارتباط مىیابد، و به اینجا مىرسد که خلقت همه پدیدههاى جهان، مقدم بر خلقت «انسان» به منزله شریفترین مخلوق خداوند بوده است.
3. انسانشناسى: در این بخش اثبات مىشود که انسان موجودى تکبعدى نبوده، زندگى او در دنیا مقدمه زندگى اخروى است، و او در این سیر نیازمند راه و طریق وصول به کمال و جاودانگى است.
4. راهشناسى: در این بخش، سخن بر سر شناخت راه درست وصول به سعادت آدمى است. این موضوع به مباحث رسالت و نبوت و امامت تسرى مىیابد و به این ترتیب با بخش بعدى مرتبط مىشود.
5. راهنماشناسى: صفات و ویژگىهاى راهنمایان طریق هدایت و چگونگى هدایت آنان موضوع این مبحث است. حلقه اتصال این مبحث با مباحث بخش بعد، طرح بحث کتب آسمانى پیشین است که به قرآن شناسى مىانجامد.
6. قرآنشناسى: این بخش قرآن را از زبان خود قرآن معرفى مىکند و از آنجا که در این بخش از تزکیه و تعلیم، به منزله هدف قرآن سخن به میان آمده، زمینه بحث تزکیه و انسانسازى قرآن فراهم مىآید.
7. اخلاق یا انسانسازى قرآن: در این مقام دیدگاههاى اخلاقى قرآن تبیین مىگردد و ثابت مىشود که عبادت و بندگىِ خدا، تنها اکسیر انسانسازى است.
8. برنامه هاى عبادى قرآن: در این بحث به برنامههای عبادی قرآن اعم از برنامه هاى فردى و اجتماعى اشاره میشود.
9. احکام فردى قرآن
10. احکام اجتماعى قرآن: در مقدمه این بخش، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن مورد بحث قرار مىگیرد.
بنابراین، معارف قرآن از نقطه آغاز هستى شروع مىشود و به ترتیب مراحل خلق و تدبیر را با حفظ محوریت «اللّه» برمىرسد، و سرانجام با بیان ویژگىهاى جامعه آرمانى انسان ختم مىگردد.
نظر به اهمیت محتوایى و غناى درسى این مجموعه، سه بخش نخست آن به قلم آقاى محمد عبدالمنعم الخاقانى به عربى ترجمه شده است که ناشران ترجمه عربى این کتاب، انتشارات دارالهادى قم و دارالاسلامیة لبنان، آن را بارها به چاپ رسانده اند.
همچنین، ترجمه انگلیسى بخش نخست این مجموعه، یعنی خداشناسى با عنوان The Learnings of the Glorious Quran (تعلیمات قرآن کریم) توسط آقاى م. ج. خلیلى صورت گرفته و در سال 1994 میلادى به کوشش سازمان تبلیغات اسلامى چاپ و منتشر گردیده است. در ضمن ترجمه اردوی بخش «انسانشناسی» توسط حجتالاسلام والمسلمین سید ولیالحسن رضوی در حال انجام است.
گفتنی است سه بخش نخست مجموعه معارف قرآن، یعنی «خداشناسی»، «کیهانشناسی» و «انسانشناسی»، و بخش هفتم، یعنی «اخلاق در قرآن» در مجموعهآثار حضرت استاد با عنوان «مشکات» نیز به چاپ رسیده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی معارف قرآن 3-1: خداشناسی، کیهان شناسی، انسان شناسی
باتشکر
بله متن برگرفته از سایت ایشان است!
قصد مجادله با شـما را ندارم، تخریب بی شـمار در جهت تنزّل آیت الله مصبـاح صورت نگرفته، مردم کشـور ما چندان توجّهی به تمجید و یا تخریب دیگران ندارند، خودشـان قضاوت می کنند، کافی است
سیاستمداری فقط یکبار در جهتِ مخالف خواستِ مردم گام بردارد، برایش بسیار دشوار خواهد بود بر سَــرجایش برگردد، فقط اقبـالش بر می گردد، آیت الله مصباح در یکی از ســخنرانی هایش فرموده
است؛ " در حکومت اسلامی رٱی مردم هیچ اعتبار شرعی وقانونی ندارد " و به دنبال آن فرموده است؛ "مشروعیت حکومت نه تنها تابع رٱی و رضایت ملت نیست،بلکه رای ملت هیچ تاثیر و دخالتی در
اعتبار آن ندارد "، منظور ایشان هرچه باشد، برداشت مردم از این سخنان، سودی برای ایشان نداشت، ایشان با مهارتی که در سـخنوری دارند می توانسـتند مقدمه چینی کننـد و نظر مبارک خودرا با
صراحت بیان نفرمایند، در واقع حضرتِ ایشان خودشان موجباتِ نگرانی مردم را فراهم کردند، اخیراً یکی دو نفر از شخصیت های حوزوی هم به گونه ای دیگر سـخنان ایشان را تکرار کردند که آنان نیز با
عکس العمل جامعه مواجه شدند و البته به نوعی منظور خود را اصلاح کردند، بنده بخصوص آیت الله مصبـاح را عالم کم نظیـری می دانم و مناظره های قوی و تحسـین برانگیز ایشـان را در اوائل انقلاب
دیده و شنده و با دقّت دنبال کرده و فراموش نکرده ام، امّا به هرحال این حرف ها تٱثیری در روی کردِ جامعه نسبت به ایشان ندارد،واقعیت با آنچه که ما دلمان می خواهد باشـد متفاوت اسـت، اشکال
تصوّرِ بزرگانِ کشور ما در این است که مردم را به درستی نمی شناسند و گمان می کنند، باورهای آنان برگرفته و متٱثر از آموزه های آنان است و می تـوانند به راحتی تغییری در آنها ایجاد کنند،سوای
از این که مردمان غیور و رشید کشور ما باورها و گویش های مختلفی دارند،زیربنای اعتقادات و اتّحاد ملّیِ آنان پیوستگی بسیار ژرف با فرهنگ چندین هزارساله ی آنان دارد، بنابراین نباید آنان رادست
کم گرفت، مگر جز این است که مردم کشور ما انقلاب کردند و خودشان اریکه ی سلطنت را به زیر کشـیدند، مگر جُز این است که مردم خودشان جمهوری اسلامی را با انتخاب خود بر سایر نظام های
حکومتی ترجیح دادند، آیا این بدان معنا نیست که اکثریتِ آراء قطعیت دارد و هیچکس نمی تواند آن را نادیده بگیرد و بگوید مشروعیت حکومت تابعِ رٱی و رضایت مردم نیست، بنده هرگز بر علیه و یا لَهِ
ایشان حرفی نزده و نخواهم زَد، یک نفر شهروند عادی کشورم هسـتم و به مانند عموم ملّت خواهانِ اهمیت دادن به اصلاحات و انتـخابات و مخالف افراطی گری از سـوی هرکس و در هر مقامی و هر
جناحی که می خواهد باشد هستم،"یکی از انبیاء از خداوند طلب کردکه زبان مردم از او بازدارد, وی را وحی آمد که این خصلت بَـهرِخویش ننهاده ام, چگونه بَهرِ تو نَهَم." مردم کشور ما بزرگان را خادم
خود می دانند و نه خود را خدمتگزار آنان، بزرگان کشور ما تافته ی جدا بافته از مردم نیستند، فقط دانش آنان از بعضی مردم بیشتر است
گر نباشند رفیقانِ صمیم
که زُدایند زِ دل، زنگِ ملال
می توان گفت که دورانِ بقا
همه افسانه ی خواب است و خیال
این که شما تحت تاثیر تبلیغات مسموم این فرض را در ذهن خویش ملاک قرار داده که وی دارای ارای افراطی است نشان دهنده ی این است که متاسفانه شما نیز نقد را در مقابله با هجوم اخبار پیشه ی خود نکردید .این کاملا بدیهی است که تخریب های بی شمار در جهت تنزل ایت الله مصباح صورت گرفته ومتاسفانه این موج تشکیک در سره وناسره دامنگیر شما شده است .کتاب گفتمان مصباح را بخوانید .
با پیش فرض و بدون پیش فرض، کتاب های مذهبی و فلسفی نویسندگان، موجب محبوبیتِ نویسندگان آن نخواهد شد، بخواهیم یا نخواهیم، نویسندگان و علمائی که در قیدِ حیات هستند، چنانچه به
لحاظ سیاسی در جامعه مطرح باشند و تعداد مخالفانشان بر طرفدارانشان بچربد و به افراطی گری شُهره گردیده باشند بخودیِ خود از دایره ی توجّهِ عام خارج می گردند،مردمان عزیز کشور ما به سبب
گرفتاری ها و مصیبت های تاریخی که بر سرشان آمده بیش از مردم سایر کشور ها نسبت به کسانی که دلِ خوشی از آنان ندارند برای همیشه قطع امید می کنند و آن اشـخاص حتّی اگر مرجعِ تقلید
و یا جزو علماءِ برجسته ی کشور هم باشند هرگز نخواهند توانست با هیچ تدبیری به جایگاه اولیّه ی خود در اذهانِ عمومی باز گردند، شاید توجّه کرده باشید، تقریباً در همه ی انتخابات ریاست جمهوری
های گذشته چند نفر از داوطلبان پایه های ثابت بودند، و در انتخابات اخیر بغیر از یکی از آنها که او هم قبل از ریختن آراء به صندوق ها انصراف داد، بقیه عقب نشینی کردند، زیرا قادر به جذب مردم نبودند
و با رٱی بسیار پائین کنار گذاشته می شدند، دست بر قضا اغلب کسـانی هم که در هر دوره از جمایتِ آیت الله مصباح یزدی برخوردار بودند کمتـر از همه رٱی می آوردند، در انتخابـات مردم گوش به زنگ
هستند که بفهمند کدام یک از داوطلبان از طرف ایشان و یا سایر کسـانی که برای آراءِ مردم ارزشی قائل نیسـتند حمایت می شوند تا دورشان را خط بکشند، زیرا ملاک انتخاب مردم این است که نباید
به افرادی که افراطی هستند و با لفّاظی آسمان را به زمین می دوزند و دشمن تراشی می کنند رٱی بدهند، همیشه حتّی قبل از انقلاب اسلامی هم مردم خودشان تصمیم گیرنده بوده اند و کاری به
تبلیغات گسترده نداشته اند و هرجا مشکلی در این ارتبـاط برایشان پیش می آمده و به خواسـته های عمومی بی توجّهی و با زور با آنان مقابله می شـده، در فرصتی که برایشان پیش می آمده کاری
می کرده اند کارستان، تفاوت بسیار بزرگی میان ملّت ایران و ملل دیگر دنیا وجود دارد، ایرانیان هیچوقت بی حوصلگی و شتابزدگی در برابر زورگوئی به خرج نداده اند،حرکت مذبوح نکرده اند، امّا هر قت
کاسه ی صبرشان لبریز شده عکس العمل های سختی ازخود نشان داده اند،آیت الله مصباح یزدی دانشمندکم نظیری است ولی از زمانی که وارد سیاست شد، اغلب مردم از ایشان روی گردان شدند
بیا که قصر اَمَل سخت سُست بنیاد است
بیار باده که بنیادِ عمر بر باد است
غلام همّت آنم که زیرِ چرخِ کبود
زِ هر چه رنگِ تعلّق پذیرد آزاد است